#من_زنده_ام #قسمت_چهلم پرسیدم:این دود از کجاس؟ کجا رو بمباران کردن؟ با عصبانیت گفت: کجا رو بمباران نکردن آبادان به انبار باروت می مونه . مردم توی شهرهای دیگه دور میدونای پرگل و درخت خونه ی سازن ما دور تانکفارم زندگی می کنیم. اما باز مردم کنار این انبار… بیشتر »
آرشیو برای: "مرداد 1397"
#من_زنده_ام #قسمت_سی_و_نهم خلاصه با اصرار و التماس به سلمان توانستم بعد از ظهر با همان اتوبوس اسرای عراقی که کار تخلیه ی اطلاعات آنها توسط بچه های خودی به پایان رسیده بود با کمی جابجایی با آقای سید مسعود حسین نژاد که با یک ژ3 روبه روی اسرای عراقی… بیشتر »
#من_زنده_ام #قسمت_سی_و_هشتم صمد صالحی و سی نفر از همکارانش شروع سال تحصیلی را با خون سرخشان به همه ی دانش آموزان آبادان تبریک گفتند و این چنین بود که مدرسه جبهه و اسلحه جای قلم را گرفت. بوی باروت جای بوی کتاب نو را. لباس بسیج جای روپوش مدرسه و نیمکت ها… بیشتر »
#من_زنده_ام #قسمت_سی_و_هفتم از استاد جلوتر باشم.مدتی گذشت .آقای مطهر که متوجه این عزلت و گوشه گیری شده بود ما را نصیحت کرد و گفت:زندگی در اعتدال شکل می گیرد نه افراط و نه . مهم تر از همه این است که یدالله مع الجماعه. باید با مردم باشید و معصیت نکنید .… بیشتر »
#صرفا_جهت_سلامتی زمانی که غذا میل کردید باید 1ساعت تا70 دقیقه به هضم آن وقت بدهید . اگربلافاصله بعد از خوردن غذا میوه مصرف شود نه این میوه ها به مقصد درست می رسند و نه غذا. بیشتر »
زن ذلیل ! گفت:«فلانی خیلی زن ذلیله!» گفتم:«از کجا فهمیدی؟!» گفت:«خانمش به خانم من گفته که فلانی توی کارهای خونه کمک میکنه!» گفتم:«چه اشکالی داره؟!» گفت:«مرد خلق شده واسه اینکه آچار بگیره دستش بره زیر تریلی نه اینکه توی خونه ظرف بشوره و سبزی پاک کنه!»… بیشتر »
لطفا دایه مهربون تر از مادر نشید… یه خواهش داشتم! «لطفاً تحت هیچ شرایطی وقتی پدر و مادری در حال دعوا کردن فرزندشان هستند، از کودک طرفداری نکنید» چون کودک احساس تنفر بیشتر از پدر و مادر خود تجربه میکند کودک خیلی زود احساس میکند که افراد بهتری… بیشتر »
#من_زنده_ام #قسمت_سی_و_ششم سهراب گفت: آقا ما همان خری هستیم که از بس کتک خوردیم شبیه آدمیزاد شدیم.سید همچنان به حرف های خودش ادامه داد:شما می دانید که الان در کشور رژیم شاهنشاهی سرنگون شده و همه ی ما زیر سایه ی رهبری امام خمینی مسیر زندگی خودمان را پیدا… بیشتر »
#من_زنده_ام #قسمت_سی_و_پنجم مادر سهراب سر زا رفته و پدرش از را به آنجا هدیه کرده بود و خود از راه گدایی در لین یک احمد آباد ،زندگی میکرد. دیگری موسی بنگی نام داشت . قصه ی این یکی رو دست همه زده بود . موسی قربانی عیش و عشرت پدر و مادر معتادش بود. هر بار… بیشتر »
هرگزاجازه ندهید کودکتان شما را بزند! گاهی والدین برای اینکه خشم فرزندشان کم شود اجازه میدهند کودک، آنها را بزند. استدلالشان هم این است که دستان او کوچک و خشمش زیاد است ما که دردمان نمی آید بگذار او آرام شود.یا بجای مشت زدن به سریا شکم، روی دستم بزن… بیشتر »
#من_زنده_ام #قسمت_سی_و_چهارم یکسال و اندی از انقلاب گذشته بود. بسیاری از ادارات و ساختمان ها و رییس و روسای سابق و حتی هواداران رژیم سابق و نیروهای امنیتی ساواک هنوز بر مسند کار بودند وبه قصد ایجاد فضای مسموم و ناراضی کردن مردم ،کارشکنی می کردند.آبادان… بیشتر »
#من_زنده_ام #قسمت_سی_و_سوم قرار بر این شد هنگام غروب وقتی مردم مردگانشان را ترک می کنند ما وارد قبرستان شویم و با آنها گفت و گو کنیم و به سوی عزرائیل دست دراز کنیم و حیاتمان را به مماتمان گره بزنیم. مرگ اگر مرد است گو نزد من آی تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ… بیشتر »
#من_زنده_ام #قسمت_سی_و_دوم من و نرگس کریمیان و فاطمه صالحی و زینت چنگیزی با راهنمایی تعدادی از معلم های انقلابی مثل خانم قاضیانی و خانم خردمند به اداره ی آموزش و پرورش رفتیم و درخواست کردیم برایمان یک معلم دینی، انقلابی و سیاسی بفرستند و معلم های دینی… بیشتر »
#من_زنده_ام #قسمت_سی_و_یکم برای تقویت بنیه ی فکری،سیاسی و مذهبی مسئولان انجمن اسلامی هم کلاس های متفاوتی ترتیب داده شد. آقای مطهر عرفان و آقای علی اصغر زارعی درس سیاست و آقای محمد صدر آموزش نظامی و … هرکس بسته به درس استاد و ذائقه ی شخصی در همان… بیشتر »
رشوه دادن، قدردانی از کودک نیست اگر چنین کنی، چنان خواهیم کرد! رشوه دادن نیز همانند روش های دیگر بی گمان با شکست مواجه خواهد شد. روشی که در آن به وضوح به کودک گفته می شود که اگر کاری را بکند (یا نکند) پاداشی دریافت خواهد داشت.اگر با برادر کوچکت… بیشتر »
#من_زنده_ام #قسمت_سی_ام امام برای پایان دادن به این همه درگیری همه پرسی سراسری را پیشنهاد دادند. اولین همه پرسی سراسری در بهار 1358 برگزار شد و نود و هشت درصد مردم به جمهوری اسلامی رای آری دادند. امام همواره بر وحدت کلمه ای که مردم به آن پاسخ مثبت داده… بیشتر »
#من_زنده_ام #قسمت_بیست_و_نهم حقیقتا عکس امام در ماه نبود اما در چشم خانه ی ما بود. مگر نه اینکه مجنون به هرجا می رسید لیلی را می دید، به کوه می رسید، به دریا می رسید جز لیلی کسی را نمی دید. ما می توانستیم عکس امام را در رود، در دیوار خانه، روی برگ درخت… بیشتر »
#من_زنده_ام #قسمت_بیست_و_هشتم مراسم عزاداری را طوری برگزار می کرد که هر رهگذری بر در آن خانه مکث می کرد. روضه ی دهه ی عاشورای آن سال بی بی، کاملا حماسی و سیاسی شده بود. بیشتر کسانی که پای منبر می نشستند جوان ها بودند که حرف از رسالت خون امام حسین(ع) و… بیشتر »
#من_زنده_ام #قسمت_بیست_و_هفتم از آن پس گور دسته جمعی شهدای سینما رکس محل دیدارها و ملاقات های سیاسی شد. حالا دیگه ترسمان کاملا ریخته بود. داغداران آنقدر بد حال بودند که نای نفس کشیدن نداشتند اما در مسیر برگشت همه یک صدا فریاد می زدیم: نه ذلت، نه خواری،… بیشتر »
وقتی کودکان گفت وگوی بزرگ ترها را قطع می کنند ، بزرگ ترها معمولاً با خشم و عصبانیت واکنش نشان می دهند :« بی ادب نباش! حرف کسی را قطع کردن بی ادبی است.» با این حال ، قطع کردن صحبت قطع کننده هم بی ادبی است. والدین نباید در روش ادب کردن کودک ، خودشان هم بی… بیشتر »
#من_زنده_ام #قسمت_بیست_و_ششم با انجام امتحانات نیم بند و به تلافی همه ی رفتارهایی که برای او نکبت بار بود، در کارنامه ی تعداد زیادی از ما نمره ی اخلاق و رفتارمان سیزده شد که نماد نحسی خانم سبحانی بود. هر اقدام او ما را با هم یکدست تر و آشنا تر می کرد و… بیشتر »
#من_زنده_ام #قسمت_بیست_و_پنجم با خواندن هر صفحه از کتاب بر حرارت بدنم افزوده می شد. گویی آتش به جانم می بارید. تک تک سلول های بدنم بیدار می شدند و این بیداری توام با درد و حرارت و نور و نار بود. از عصر همان روز هر وقت مریم و زینت به ملاقاتم می آمدند… بیشتر »
درمهمانی ها کودکان را به نمایش نگذارید ️این شعروبخون همه ببینن، برقص همه ببینن، این سوره قرآنو بخون و.. اینها به کودک فشار و استرس وارد میکند وعلاوه برآن تشویقهای زیادازحد دیگران کودک رامحتاج توجه وتشویق میکند. معمولا دراینگونه مواقع تشویق های دیگران… بیشتر »
کتک زدن خوب نیست! ولی اگر فرزندتان رابه اشتباه کتک زدید عذاب وجدان نگیرید چون باعث میشود به او توجه بیش ازحد کنید و او یاد میگیرد برای جلب توجه شما کاری بکند که کتک بخورد. بیشتر »
#لکنت_زبان برای کمک به کودک، ما به عنوان والدین چه کارهایی می توانیم انجام دهیم؟ ? با آرامش کامل به آنچه کودک می گوید گوش دهید نه به اینکه چگونه می گوید. ? بگذارید خودش حرفش را تمام کند، شما جمله او را کامل نکنید. ? هنگام صحبت کردن با او تماس چشمی داشته… بیشتر »
#من_زنده_ام #قسمت_بیست_و_چهارم رحیم می گفت: هر روز تعداد بیشتری به صف معترضین اضافه می شه و ساواک دنبال اینه که چند نفر رو دستگیر کنه تا از بقیه زهر چشم بگیره، ما هم بیانیه دادیم. شاید از این طریق هم حقوق و دستمزد کارگرا اضافه بشه و هم خواسته ی کارمندا… بیشتر »
فرزندپروری والدین گرامی اگه دوست داریدفرزندانی عالی داشته باشیدکه هیچ وقت به سمت اعتیاد،انواع بزهکاریهای اجتماعی وروابط نامشروع نرن به راهکارهای زیرعمل کنید: 1_همیشه فرزندت راباعنوانهای محترمانه وعاطفی چون آقا،خانم و…صدابزن نرگس… بیشتر »
تفاوت ” بیش فعالی و شیطنت “ بیشفعالی، همانطور که از اسمش پیداست، یعنی فعال بودن بیش از اندازه. همه مشکل از آنجا شروع میشود که این «اندازه»، چقدر هست که بیشتر از آن، اختلال حساب میشود؟!! وقتی شیطنت، جست و خیز، ابراز شدید و کنترلنشده… بیشتر »
به خردسالان آموزش بدهید به غریبه ها بگویند خانم و آقا و نگویند عمو و خاله. عمووخاله گفتن موجب ایجاد زمينه اعتماد در کودک می شود و به راحتی فریب می خورد این معضل فرهنگی به حدی است که حتی در دوبله فیلمها هم از این واژه ها استفاده… بیشتر »
تاگفتم السلام علیکم دلم شکست نام مهدی بنـدِ دلم را، زِهم گسست ای اسم اعظمت به زبانم عَلَی الدّوام ماجاءَ غَیرُ اِسمُکَ فی مُنتَهی الکلام بیشتر »
#من_زنده_ام #قسمت_بیست_و_دوم این صداها توانسته بود آنها را تکان دهد و بیدارشان کند. اگرچه شعارها بند تنبانی بود اما این شروع خوبی برای یک انقلاب درونی و یک بیداری بود. فضای ایجاد شده هیجان مرا بیشتر می کرد و وقتی نگاه توام با رضایت و سپاس پدرم را می… بیشتر »
#من_زنده_ام #قسمت_بیست_و_یکم یوسفی هنوز فریاد می زد: اگر من غایب شوم و فراش مدرسه را به جای من بیاورند کار درستی کرده اند. تنگدستی وقتی برای طبقه ی انتلکتوئل ها پذیرفتی شد، راه فرار از تنگدستی وصله پینه می شود مثل این دفترها، آن وقت بورژواها خلق می شوند… بیشتر »
#من_زنده_ام #قسمت_بیستم فقط آقای یوسفی; معلم ادبیات و انشا، در هر دو حیاط رفت و آمد می کرد که همیشه با خودش هم دعوا داشت. وقتی میخواست از جمع دخترها عبور کند و وارد دفتر شود پاهاش به هم پیچ می خورد.نمی توانستم رفتارهایش را با موضوع درسش انطباق دهم. درسی… بیشتر »
#من_زنده_ام #قسمت_نوزدهم ظهرها بعد از ناهار،سفره که جمع می شد وقتی برق آفتاب وسط آسمان بود آقا بی چون و چرا همه را به خط می کرد و بالش زیر سرمان و خواب ظهر برقرار بود. همیشه در حال کشتی گرفتن با چشم هایم بودم که خواب از حدقه ی چشمم بیرون نپرد. آقا که… بیشتر »
#داستان_کوتاه_پند_آموز یه موتور گازی داشت که هر روز صبح و عصر سوارش میشد و باش میومد مدرسه و برمیگشت . یه روز عصر که پشت همین موتور نشسته بود و میرفت ، رسید به چراغ قرمز . ترمز زد و ایستاد . یه نگاه به دور و برش کرد و موتور رو زد رو جک و… بیشتر »
تـو مـرا چشـم در راهـی و مـن،در بیـراه هـای دلـم سـرگـردان. شرمنده ام آقا…. بیشتر »
اگر یک شخص غنی که به او اطمینان و اعتماد داري، به تو بگوید نگران نباش و غصه ي بدهی هایت را نخور، خیالت راحت باشد، من هستم؛ ببین این حرف او چقدر به تو آرامش می بخشد و راحت می شوي ! خداي مهربان که غنی و تواناست به تو گفته است : أَلَيْسَ… بیشتر »
من یه مامان مثبت وشاد هستم 1-مامان مثبت صبحها خوش اخلاقه 2-مامان مثبت همیشه میخنده 3-مامان مثبت فرزندشو زیااااد تشویق میکنه 4-مامان مثبت از کشف تجربه های جدید استقبال میکنه 5-مامان مثبت فرزندشو زیاااد بغل میگیره 6-مامان مثبت فرزندشو زیاااد میبوسه… بیشتر »
در دعوای کودکان(اگر کتک کاری نمیکنند)دخالت نکنید. دعوا سر خوراکی،اسباب بازی یا تماشای شبکه تلویزیونی، فرصتی مناسب برای آموزش مهارت حل مشکلات زندگی،برای کودکان است. بیشتر »
#موبایل تاجایی که امکان دارد اجازه ندهید فرزندتان با موبایل شما بازی کند اگر این قدرت را ندارید حتما موبایل را درحالت پرواز قرار دهید و یا اینترنتش را قطع کنید تا اشعه آنتن موبایل یا اینترنت به کودک صدمه نزند دقت کنید این بافرض این نکته است که کودک شما… بیشتر »
زمان های بیشتری را برای بودن با یکدیگر بگذرانید. نه به این معنا که بیشتر در خانه باشید و اوقاتتان را پای تلویزیون و اینترنت تلف کنید! بلکه منظور، صحبت کردن، بازی کردن، نوازش کردن و برگزاری جلسات خانوادگی در جهت برنامه ریزی جمعی برای آینده است. این نوع… بیشتر »
اشتباهات کودک رابرای همسرتان درحضورکودک بازگونکنید بازگویی و تعریف کردن اشتباهات، اشتباهی است که شما مرتکب میشوید. و مهر تاییدی بر رفتارهای اوست که سبب جسارت کودک برای تکرار آن رفتار یا حرف میشود و باعث تثبیت آن رفتار میشود. تنبیه باید دو نفری انجام… بیشتر »
#من_زنده_ام #قسمت_هیجدهم کتاب هایی را که تمیزتر و قطورتر بودند، در قفسه های بالایی و کتاب های باریک تر و کهنه تر را در طبقات پایین تر قرار میدادم. حرفه ی کتابداری را یاد گرفتم. خوب کتاب خواندن را بهتر از کتاب خوب خواندن یاد گرفته بودم. عاشق کتاب و… بیشتر »
پدر ومادر میوه های بهشتی هستند و دست نیافتنی قدر پدر و مادرتون رو بدونید، باهاشون درست رفتار کنید که روزی پیشمان نشوید… بیشتر »
طوری زندگی نکنید که فرزندتان، فقط پول را مایه خوشبختی بداند. چون در آینده، حتما پول را به شما ترجیح میدهد و اولین قربانی این تفکر، خود شما هستید! بیشتر »
#من_زنده_ام #قسمت_هفدهم زری اصرار داشت روپوش آن سال مدرسه مان را من بدوزم اما راستش من فقط به اندازه ای خیاطی یاد گرفته بودم که بتوانم به مادرم در دوخت زیر شلواری آقا و داداش ها کمک کنم. آن سال علاقه ام به کتاب و داستان مرا مسئول روزنامه های دیواری… بیشتر »
#من_زنده_ام #قسمت_شانزدهم و چیزی که من درک میکردم این بود که هر دو در یک مسیریم و آن مسیر دینداری است و دین چیزی نیست جز راهی برای تکامل انسان. گویی همه سوار یک قطار بودیم اما آنها یک ایستگاه زوردتر پیاده شده بودند و ما در ایستگاه آخر پیاده شده بودیم.… بیشتر »
وقتی کودکان گفت وگوی بزرگ ترها را قطع می کنند ، بزرگ ترها معمولاً با خشم و عصبانیت واکنش نشان می دهند :« بی ادب نباش! حرف کسی را قطع کردن بی ادبی است.» با این حال ، قطع کردن صحبت قطع کننده هم بی ادبی است. والدین نباید در روش ادب کردن کودک ، خودشان… بیشتر »
بوسیدن کودک چه فایده ای دارد؟ بوسیدن فرزند پرخاشگری او را کاهش میدهد بوسیدن فرزند انرژی های اضافی او را تخلیه میکند بوسیدن فرزند باعث میشود رابطه عاطفی و روانی بین فرزند و والدین تقویت شود بوسیدن فرزند باعث میشود که کودک در کنار والدین احساس امنیت… بیشتر »
وقتی کودک نقاشی می کشد،دائما از او نپرسید: چی کشیدی؟ نقاشی و رنگ بازی، فعالیتی برای تمرین مهارت های دست ورزی کودک و هماهنگی چشم و دست اوست. این بازی خلاقیت کودک را پرورش داده و به او اجازه خیال پردازی می دهد. کودک از نقاشی کردن لذت می برد نه از نتیجه… بیشتر »
#من_زنده_ام #قسمت_چهاردهم دویدم بیرون ببینم چه خبراست که بادیدن من با عصبانیت گفتند: کی گفته پاتو اینجا بذاری؟ خواستم بگویم با زری آمده ام اما رحیم نگذاشت حرفم تمام شود و با غیظ گفت: صاحب زری کس دیگه ایه ولی زری هم بی خود کرده اومده اینجا. در آن لحظه… بیشتر »
#من_زنده_ام #قسمت_سیزدهم راستش بیشتر کتک خوردیم چون غافلگیر شده بودیم. احمد که فکر می کرد پشت یک کامیون نشسته، متوجه دعوا نشده بود و با سرعت کالسکه را می راند اما یکی از آنها یک سنگ برداشت و سر احمد را نشانه گرفت. یکباره احمد متوجه شد ما دو تا خونین و… بیشتر »
#من_زنده_ام #قسمت_دوازدهم بعد از اینکه حالش بهتر و کمی روبه راه شد از آنجا که با کارکنان بیمارستان ایاغ شده بود، دیگر از بیمارستان جدا نشد. بیمارستان محل کار و خانه ی دومش شده بود. انگار زمانی که بیمارستان بود کارکنان بیمارستان برایش حکم خانواده اش را… بیشتر »
#من_زنده_ام #قسمت_یازدهم آن سال کریم و رحیم و آبجی فاطمه خیلی سعی کردند رحمان را پای درس و کتاب بنشانند تا به قول خودشان یک قطار تجدیدی را پشت سر بگذارد اما اصلا گوشش بدهکار نبود. آقا خوب حساب کلاس های درسمان را داشت. بچه ها نمی خواستند در غیاب او کسی… بیشتر »
تصویری زیبا از #خسوف دیشب در #کربلا بیشتر »
اجازه دهید فرزندتان خانه را زیر و رو کند… از حدود 9 ماهگی به بعد کودکان دست بهکار میشوند که خانه را بههم بریزند و والدینشان را از این کار حسابی عصبانی کنند. یکی از دلایلی که کوچولوهای خانه دست به چنین کارهایی میزنند بیحوصله شدن آنها است،… بیشتر »
سخت گیرى در سه سال اول زندگى کودک وبکن و نکن ودستور دادن، احساس خجالت دادن و دعوا کردن کودک تنها باعث میشود چیزهاى خوبى که میتواند در کودک رشد کند ویران شود. بیشتر »
نکاتی درباره بهتر خوابیدن بچه ها از یک ساعت مانده به وقت خواب کودکتان را هیجان زده نکنید بازی و قلقلک دادن بچهها حتما برای پدر و مادر شیرین است، اما این ساعت را به فعالیتهای آرامش بخش اختصاص دهید. برای فرزندتان کتاب بخوانید، آهنگ ملایم بگذارید یا حتی… بیشتر »
وقتی فرزندتان آسیب میبیند بلافاصله نگویید چیزی نیست شنیدن این جمله از طرف شما برای کودک اصلا خوشایند نیست. به جای استفاده از این جمله به او بگویید که میفهمید برای مثال زمین خوردن چقدر درد دارد و میخواهید به او کمک کنید تا دردش زودتر کم شود. این کارتان… بیشتر »
#من_زنده_ام #قسمت_دهم همکلاسی هایم باور نمی کردند شال و کلاه و ژاکتم را آقا با سیم دوچرخه های اسقاطی پسرها و به صورت هشت میل برایم می بافد. گل های باغچه مان رنگ خود را ازدست داده بودند. به چشم من دنیا کمرنگ شده بود . هرکس که می آمد می گفت دست مشدی به گل… بیشتر »
#من_زنده_ام #قسمت_نهم اما باز هم وقت برگشتن از مدرسه دیدیم خبری از آقا نیست. باز هم خاله توران بود و چای شیرین او که به ناف مابسته می شد. هر چه از او می پرسیدیم می گفت: مردها که مال تو خونه نشستن نیستن، مال سرکارن. بعد از اینکه چند شب به همین منوال گذشت… بیشتر »
#من_زنده_ام #قسمت_هشتم من و احمد و علی یک سال تحصیلی با هم فاصله داشتیم. کتاب های درسی آنقدر دست به دست می شد، که وقتی به علی می رسید کلمات همه رنگ و رو رفته بود. عموما بعدازظهری بودیم و با یک ناهار مختصر کیف به دست راهی مدرسه می شدیم. وقتی از تیررس… بیشتر »
#من_زنده_ام #قسمت_هفتم به قدری خوشحال شده بودم که فراموش کردم دسته گلم را با خودم ببرم. پیش از آنکه فرصت پیاده شدن به آنها بدهم با عجله تلاش کردم سوار ماشین شوم. اما چهره ی همه ی بچه ها در هم رفته و چشم ها قرمز و خیس بود. علی که از همه کوچک تر بود و… بیشتر »
#من_زنده_ام #قسمت_ششم آقا شیره ی این باغ را کشیده بود. از درخت انگو رو انجیر و خرما و سیب و گلابی گرفته تا گل های رنگارنگ، در این باغ کاشته بود. هر لحظه در باغچه ی حیاطمان گلی در حال شکفتن بود و عطری سرمست کننده در فضای خانه ی کوچکمان می پیچید. خورشید… بیشتر »
#من_زنده_ام #قسمت_پنجم #فصل_اول #کودکی این رو نگهدار. زیر بالشش هم که چاقو و قیچی بذاری، جن ها ازش دور می شن. این نقاب برای نذر و حاجت و شفای بیمارا و نیازمندان است. هرکس نذر این بچه کرد یه تیکه از این نقاب رو بهش بدید. دیگه همه چیز برایم روشن شده بود.… بیشتر »
آخرین نظرات