#من_زنده_ام #قسمت_صدوسی_دوم سید گیج و مات و من من کنان گفت : والله از ساعتی که ما بچه هاروتحویل شیرازدادیم درگیر کارای اداری و سازماندهی بچه ها بودم اما دریغ از کمترین نشانه! هیچ و هیچ . راه شیراز به آبادان ، سعی صفا و مروه شده بود . تشنه می رفتیم ،… بیشتر »
آخرین نظرات