کربلای 4 فکر میکردیم پیروز میدانیم! آخر نیرو و امکانات فراوانی داشتیم. برنامهریزی هم کرده بودیم. عملیات کربلای 4 شروع شد. در حین عملیات فهمیدیم عملیات لو رفته! بااینکه غواصان و رزمندگان از جان و دل مایه گذاشتند، اما در همان روز اول شکست خوردیم و تلفات… بیشتر »
آرشیو برای: "دی 1397, 18"
مسلمان شدن دختر مسیحی به سبب آشنایی با شهید ابراهیم هادی. راوی: خواهر شهید مهمان برادر خانم جوانی با من ارتباط گرفت و گفت: باید ماجرایی برای شما نقل کنم. ابراهیم نگاه من را به دنیا و آخرت تغییر دادو… تغییری در روند زندگیش ایجاد شده و… اما… بیشتر »
مرگ آرام مغزی کودکان با موبایل بافت مغزی کودکان به خاطر داشتن رطوبت بیشتر یک رسانای عالی برای اشعه تلفن همراه بوده و به نسبت مغز افراد بزرگسال در مواجهه با این اشعه بسیار گرمتر میشود. این تئوری اخیرا همراه شده است با یک مطالعه در کشور نیوزلند. ⭕️ نزدیک… بیشتر »
#من_زنده_ام #قسمت_صدوهفتادویکم هر چند رفتار عراقی ها نسبت به اسیرانی که زیر چتر قانون حمایتی صلیب سرخ جهانی بودند با آنهایی که در زندان های مخوف پنهان کرده بود ، تفاوت زیادی نداشت با وجود این تنها حسن اسرای ثبت نام شده ، نامه هایی بود که قبل از رسیدن به… بیشتر »
#من_زنده_ام #قسمت_صدوهفتادم حالا مالک چهار پتو و چهار لیوان و یک ظرف غذا و چند دینار و چهار کیسه انفرادی و یک نگهبان به نام خمیس شدیم . البته درباره این قلم آخری نمی دانم ما مالک خمیس شده بودیم یا خمیس مالک ما شده بود که البته در هر دو صورت نفرت انگیز… بیشتر »
#من_زنده_ام #قسمت_صدو_شصت_ونهم یقین داشتم همه جنگ ها یک روز شروع و یک روز تمام می شوند و این روزها و لحظه ها ابدی نیستند و بر این لحظه ها پیروز خواهیم شد ، بچه هارا وادار می کرد به ما فحش بدهند . گلوی آنها باد می کرد اما حرفی نمی زدند ؛ مثل اینکه لب… بیشتر »
#من_زنده_ام #قسمت_صدو_شصت_وهشتم خوشبختانه عیدی همراه آنها نبود که بداند این مواد غذایی از کجا آمده و اینها خرید ما از حانوت نیست . چیزی که محمودی و نگهبان ها را غافلگیر کرد تکه لباس پاره ای بود که مواد غذایی را در آن پیچیده بودند و فرستاده بودند .… بیشتر »
آخرین نظرات